....
ً"قیصر امین پور"میگوید:
آدمهايى هستند در زندگيتان؛
نمي گويم خوبند يا بد..
چگالى وجودشان بالاست...
افکار،
حرف زدن،
رفتار،
محبت داشتنشان
و هر جزئى از وجودشان امضادار است...
يادت نمي رود
"هستن هايشان را.."
بس که حضورشان پر رنگ است.
ردپا حک مي کنند،اينها روى دل و جانت...
بس که بلدند "باشند"...
اين آدمها را، بايد قدر بدانى...
وگرنه دنيا پر است از آن ديگرهاى
بى امضايى که شيب منحنى حضورشان، هميشه ثابت است. . .
بعضی از آدم ها ترجمه شده اند
بعضی از آدم ها فتو کپی آدم های دیگرند.
بعضی از آدم ها با چند درصد تخفیف به فروش می رسند.
بعضی از آدم ها فقط جدول و سرگرمی دارند
بعضی از آدم ها خط خوردگی دارند
بعضی از آدم ها را چند بار باید بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم
و بعضی از آدم ها را باید نخوانده کنار گذاشت
از روی بعضی از آدم ها باید مشق نوشت و از روی بعضی از آدم ها جریمه...
بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است
شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است
آنچنان می فشرد فاصله راه نفسم
که اگر زود، اگر زود بیایی دیر است
رفتنت نقطه ی پایان خوشی هایم بود
دلم از هر چه و هر کس که بگویی سیر است
سایه ای مانده ز من بی تو که در آیینه هم
طرح خاکستریش گنگ ترین تصویر است
خواب دیدم که برایم غزلی میخوانی
دوستم داری و این خوب ترین تعبیر است
کاش،بودی و با چشم خودت می دیدی
که چگونه نفسم با غم تو درگیر است
تارهای نفسم را به زمان می بافم
که تو شاید برسی حیف که بی تاثیر است
.
یکی هست
رفت و مرا گذاشت که تنها شوم چه بد
تنها دچار غربت اینجا شوم چه بد
تقدیرمان نبود که با هم سفر کنیم
دنیا چه زود خواست که تنها شوم چه بد
شاید خدا بخواهد عاشق شوم چه خوب
باید اسیر شاید و اما شوم چه بد!
ﺷﺪﯼ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﮐﯽ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﯿﺮﻡ
ﺍﻻﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﺒﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩ
ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻣﯿﺸﻢ ﺁﺧﺮ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﺕ
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩ
ﻭﺍﺳﻢ ﻋﺎﺩﺕ ﺷﺪﻩ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻭ ﻫﺮ ﺷﺐ
ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﺑﻬﻮﻧﺘﻮ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﺎﺭﻭﻧﻢ ﺍﻣﺎ
ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻦ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﻭﻧﻢ ﻧﻤﯿﺮﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﯾﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ
ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ
ﺗﺼﻮﺭ ﮐﺮﺩﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﭙﯿﭻ ﺩﺳﺘﺎﺗﻮ ﺩﻭﺭ ﮔﺮﺩﻥ ﻣﻦ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻣﺘﺮ
ﻭﺍﺳﻢ ﺷﺎﻟﮕﺮﺩﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﯾﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ
ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﺮﺩﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﭙﯿﭻ ﺩﺳﺘﺎﺗﻮ ﺩﻭﺭ ﮔﺮﺩﻥ ﻣﻦ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻣﺘﺮ ﻭﺍﺳﻢ ﺷﺎﻟﮕﺮﺩﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﻫﺮ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﻭﺍﺳﻢ
ﻧﻤﯿﻔﺘﻪ ﺗﻮ ﺍﺳﻤﺖ ﺍﺯ ﺯﺑﻮﻧﻢ
ﻣﻨﻮ ﺑﺎ ﺍﺳﻢ ﮐﻮﭼﯿﮑﻢ ﺻﺪﺍ ﮐﻦ
ﺻﺪﺍﻡ ﮐﻦ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﯿﺮﻩ ﺟﻮﻧﻢ
ﺷﺪﯼ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﮐﯽ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﯿﺮﻡ
ﺍﻻﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﺒﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩ
ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻣﯿﺸﻢ ﺁﺧﺮ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﺕ
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩ
ﺷﺪﯼ ﻫﻢ ﺩﺳﺖ ﮐﯽ ﺗﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﯿﺮﻡ
ﺍﻻﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﺒﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩ
ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻣﯿﺸﻢ ﺁﺧﺮ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﺕ
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩ
https://wikiseda.org/hamid+askari/-/Ravani
تماشای تو وقت دلبری سخت است باور کن
تو را دیدن به چشم خواهری سخت است باور کن
تصور کردنت حتی میان خواب های من
بدون چادر و بی روسری سخت است باور کن
از اینکه شمع هر محفل شدی آهسته می سوزم
چه ساده از همه دل می بری سخت است باور کن
تصور کردنش حتی مرا از پا می اندازد
تو باشی در کنار دیگری سخت است باور کن
من آن آتشفشانم که فرو خوردم غم خود را
دلی پر دارم و... افشاگری سخت است باور کن
مرا با گوشه ی چشمی به اتش می کشی، آری
نگاهت باشد اما سرسری سخت است باور کن
به خون دل به دست آوردمت دل کندن آسان نیست
که بگذاری و راحت بگذری سخت است باور کن
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه ...نه هرگز!
بی تو حتی شب من ماه ندارد
پایِ سست و تنِ فرسوده ام آخِر که به آن کوچه دگر راه ندارد
بی تو یک شب منِ تنها هوسِ کویِ تو کردم
هوسِ مویِ تو و بویِ تو و رویِ تو کردم
سرِ سجاده ی خود تا به سحرگاه نشستم
بند از پای گسستم چشم ها بستم و در خویش شکستم
گله کردم ز نگاهت وان دو چشمانِ سیاهت بوسه ی گاه به گاهت
گله کردم گله کردم به خدایت!
بی تو شب ماه ندارد ابر هم گاه ندارد به سحر راه ندارد در بساط آه ندارد
دلِ سنگی که تو داری به خدا شاه ندارد!
دوش گفتم به خدایت که شب و روز ندارم
که ز دستت نفسم حبس در این سینه و مبهوت نگاه و همه جانم نگران است!
نیمه شب بود و هوا رام.قطره ی اشک خدا پنجره را شست!
چشم ها خیس....پای ها سست.
لرزه افتاد به جانم.تو کجایی؟
نگرانم نکند باد بیاید حالتِ مویِ تو برهم بزند
یا بخرامد در اتاقی که تو خوابی
نکند زوزه ی یک گرگ،
از سرت خواب پراند..
نگرانم نگرانم..
من پر از دغدغه و شب پر از آرامش و محجوب.
من قسم می خورم این بار به آرامشِ این شب،
به سیاهیِ سماوات ،
به کواکب،
به سیارات
*هذر از عشق ندانم سفر از پیشِ تو هرگز نتوانم نتوانم!
نمیتونم چیزی بگم
لازم نیست یکدیگر را"تحمل کنیم"
کافیست همدیگر را "قضاوت" نکنیم.
لازم نیست برای "شاد کردن" یکدیگر تلاش کنیم،
کافیست به هم"آزار"نرسانیم.
لازم نیست دیگران را"اصلاح " کنیم،
کافیست به "عیوب "خود بنگریم.
حتی لازم نیست یکدیگر ر ا "دوست" داشته باشیم،
فقط کافیست"دشمن" هم نباشیم.
آری، در کنار هم شاد بودن و با آرامش زیستن سخت ساده است.
کنار پنجره انگار/ پرستو باز می میره
غبار زندگی هر روز/ رو ی قلبم جا می گیره
نگاه تو،تو قاب عکس/ پرازدرده ، چه دلگیره
چشای من به جز توهم/ دیگه سویی نمیگیره
شبها اینجا آنقدر
دلگیر است که سوت
قطارهای نیمه شب...
هر آدمی را وسوسه میکند که
برود و هیچوقت
باز نگردد!!!
روزگارم سخت میگذرد
دردم را با گریه التیام میبخشم
غصه هایم را با دوستانم
نجوا میکنم...
اما
چه سود!!!
هیچ کس در صدد
رفع اندوهم
گامی برنمیدارد
جز
آفریدگارم
که تنها تکیه گاه است...
من بیش از آنچه باید
به واژه ها دچارم
کلام را نباید اینقدر ها هم جدی گرفت.
حرف است دیگر...
می گویند و می روند
بی هیچ تأملی
بی هیچ تضمینی
نباید به روزهای پر واژه اجازه داد
با سیلی و ناسزا و خونابه به پایان برسند
نباید شبیه فریاد دیگران شد...
زمستان فصل نرگس است،
فصل مهربانی مدام
فصل برف و لبو
در زمستان باید لباس مشکی گرم بپوشی
کنار شومینه بشینی
چای بنوشی
سرماخوردگی سمج را تحمل کنی
و به درخت های خشک شده بنگری که چند ماه دیگر سرسبزترین خواهند بود.
در زمستان باید جدال باواژه ها را فراموش کنی
و باورت را از کلام پس بگیری.
حقیقت این است
در دنیای مدرن آدم ها آموخته اند
بدون قلب نفس بکشند.
اگر تو نبودی نمیدانم هر روز برای چه کسی مینوشتم
هرجلوه زیبا ناخوداگاه مرا به یاد تو می اندازد
و لاجرم مرا با خود به اوج می برد
سرنگون می سازد،می خنداند و می گریاند...
ای کاش لااقل دستم را می گرفتی
تا حرارت عشقم را درک کنی
گرچه می دانم هرگز نمی فهمی چقدر دوستت داشتم
و مشکل من این روزها،همین است...
{نزار قبانی}
1ـ فراموش کردن خود و مدام نگران حال دیگران بودن
شاید فکر کنید کسی نمیتواند به خود توجه نکند و مدام نگران حال اطرافیان خود باشد. اما باید گفت کسانی هستند که این ویژگی را دارند. در حقیقت این افراد هرگز به خود و نیازهای خود توجهی نداشته و همه وقت و انرژیشان را صرف دیگران (مثلا خانواده یا دوستانشان) میکنند. نمونه بارز آن مادرانی هستند که در خانه فقط به فکر رفاه دیگر اعضای خانوادهاند و نیازهای خود را فراموش میکنند.
این روش زندگی به گونهای است که دیگر زمانی برای تجدید قوای فرد باقی نمیگذارد و به مرور او را به سمت تحلیل انرژی و به دنبال آن افسردگی و دلزدگی میکشاند. اگر شما چنین رویهای در پیش گرفتهاید در سال جدید آن را تغییر دهید و به سمت تعادل پیش روید و همانطور که به دیگران توجه میکنید، به خودتان نیز اهمیت بدهید.
2ـ بیفکری و بیتوجهی
توجه و آگاهی داشتن نسبت به مسائل مختلف کمک میکند که فرد در برابر رویدادهای بد زندگیاش واکنشهای مناسب نشان دهد. اما اگر از بینش اندکی برخوردار باشد و توجه کافی بهرویدادهای اطراف خود نداشته باشد نمیتواند روی مشکلات خود متمرکز شده و در رفع آنها موثر عمل کند. با مطالعه و توجه به مسائل روز زندگی، آگاهیتان را بالا ببرید تا از واکنشهای حاکی از بیتوجهی نجات پیدا کنید.
همچنین داشتن یک ذهن مشوش نمیتواند شما را از قدرت تحلیل بهرهمند سازد بنابراین با تکنیک تنفس 4، 7 و 8 ذهنتان را در اختیار داشته باشید. روی یک صندلی یا کف اتاق نشسته و پشتتان را کاملا صاف نگه دارید. با 4 شماره هوا را به درون ریههایتان بکشید و سپس 7 ثانیه آن را درون سینهتان حبس کنید و به آرامی با 8 شماره هوا را به بیرون هدایت کنید. چند بار که این تکنیک را انجام دهید کاملا به آن مسلط شده و در مواقع اضطرابآور براحتی میتوانید خود را آرام کرده و واکنش مناسب بروز دهید
3_لاف زدن در خصوص پر کاری
وقتی کسی با شما احوالپرسی میکند و میپرسد الان چه میکنید، با اطمینان میتوان گفت پاسخ میدهید: خیلی سرم شلوغ است. البته شاید حق با شما باشد و کاملا هم با روراستی تمام این را گفته باشید. در دنیا و فرهنگ امروز بسیار مشغول بودن عادی شده است. حتی میتوان گفت کار بدی نیست به شرطی که این فعالیتها هدفمند باشند اما متاسفانه اکثر ما زندگیهایمان را با کارهای غیرضروری و بیفایده پر میکنیم تا احساس مهم بودن و مسئول بودن کنیم. پس بهتر است سال جدید از این عادت که صرفا خستهکننده است، دست برداریم.
4_روابط با کیفیت پایین
بسیاری از ما با افرادی در ارتباط هستیم که جذابیت چندانی ندارند و به همین دلیل از آنها خسته و کسل شدهایم. حتی بیشتر مواقع نمیتوانیم به آنها اعتماد داشته باشیم و همین موضوع باعث شده است که روابطمان از کیفیت خوبی برخوردار نباشد. اعتماد چهار جز دارد:
* علایق مشترک: ارزشها و اهداف مشابه داشتن
* قابل پیشبینی بودن: بتوان رفتارهای یکدیگر را پیشبینی کرد
* توجه کردن: به نیازهای یکدیگر توجه نشان دادن
* هشدار دادن: پیش از انجام دادن کاری خلاف میل یکدیگر هشدار دادن
براساس تحقیقات انجام شده روابط با کیفیت شامل رفتار محترمانه، اعتماد به یکدیگر و تفریح در کنار هم است. در سال جدید روابط کم ارزش را کنار بگذارید.…
5_عمل به هدف
با خود بگویید سال جدید سال هدفمندی است. عمل هدفمند یعنی اینکه از همین ابتدای سال در مقابل انتخابهایی که در نظر دارید، خوب بیندیشید و بر مبنای مقصود و هدفتان دست به کار شوید. در ضمن به انجام دادن کارهای زیاد «نه» بگویید. البته گاهی این نه گفتن بسیار سخت میشود، اما بدون فکر دست به کارهای متفاوت زدن هم باعث میشود وقت با ارزشتان را بیهوده تلف کنید.
6_زمان الکترونیکی
زمان الکترونیکی در حقیقت مقدار وقتی است که بر سر استفاده از وسایل الکترونیکی سپری میکنید. برخی از افراد معتقدند که گاهی 50 درصد از وقت روزانهشان به گشت و گذار در اینترنت میگذرد. بنابراین اگر از این نوع افراد هستید، سال جدید برای خود برنامهای مناسب جهت استفاده از ابزارهای الکترونیکی ترتیب دهید. استفاده بیش از حد از اینترنت و چسبیدن به صفحه مانیتور باعث میشود ارتباطهای خوب اجتماعی و گفتوگوهای جالب و جذاب و فرصتهای شغلی باارزش را براحتی از دست بدهید.…
7_در هم ریختگی ذهنی
ما هر روز تعداد بسیاری از افکار و پیغامهای مختلف دریافت میکنیم که در ذهنمان جمع میشوند. باید ابتدا سعی کنیم آن اطلاعات را دستهبندی کنیم و موارد مفید و مناسب را حفظ کنیم و باقی را دور بریزیم. مثلا اگر به خودتان میگویید: من به اندازه کافی خوب نیستم. وقتی با مشکلی روبهرو شوید نمیتوانید نسبت به آن درست عمل کرده و ترفند مناسبی برای حل آن به کاربندید و این پیامی که به دلایلی در ذهن خود حفظ کردهاید تاثیر بدی روی زندگیتان میگذارد. از سال نو شما هم ذهنتان را مرتب کنید و تنها پیامهایی را در آن جا دهید که شما را به موفقیت میرساند
8_ به هم ریختگی فیزیکی
اگر محیط زندگی و کارتان شلوغ و درهم برهم باشد مسلما نمیتوانید احساس خوبی داشته باشید و گاهی اوضاع روحیتان را به هم میریزد. به خودتان قول دهید که نظم را وارد زندگیتان کنید. بعضی مواقع هم برخی وسایل منزل یا لباسهایتان را دوست ندارید و از آنها خسته شدهاید. همیشه هرازگاهی این دست از وسایل را به دیگران ببخشید چون علاوه بر اینکه دیگران را از داشتههای خود بهرهمند میکنید، میتوانید زندگی خود را سازماندهی کنید.
9_خستگی
خستگی موضوعی فراگیر است و هیچ فردی نسبت به آن مصون نیست. خستگی نوعی بیماری مزمن است که روی اکثر موضوعات زندگی اثر میگذارد. احساس خستگی و فرسودگی کردن به دنبال آن حس پوچی و بیمعنا بودن زندگی را میآورد. در سال جدید از تکنیکهایی استفاده کنید که جلوی خسته شدن روح و جسمتان را میگیرد. مثلا برای خود وقت استراحت و تفریح ترتیب دهید و برای انجام کارهای مورد علاقهتان برنامهریزی کنید.
10_بی کفایتی
وقتی فکر میکنید نمیتوانید به نتایج دلخواهتان در زندگی برسید احساس بیکفایتی خواهید کرد. در واقع این مساله میتواند در درازمدت باعث شود که گرفتار خستگی روح و روان شوید. در سال نو باید این احساس را دور ریخته و کاری کنید که برعکس این احساس رخ دهد. به لیاقت و کفایت خود مطمئن شوید. بنابرتحقیقات شما به سه روش میتوانید این کار را انجام دهید:
* مهارت
کسب مهارت در کار مورد علاقه بهترین روش احساس لیاقت کردن است.
* تشویق
در کنار کسانی باشید که شما را در رسیدن به موفقیت تشویق میکنند.
* تجربه دیگران
به کسانی که موانع بر سر راهشان را کنار زده و به موفقیت دست پیدا کردهاند توجه کرده و از تجربیاتشان بهرهمند شوید.
11_شکست،پشیمانی و اشتباه
اگر در کارهایتان شکست خوردهاید و به دلیل خطاهایتان احساس ندامت میکنید، بهتر است در سال جدید دیگر به آنها فکر نکنید چراکه در ذهن نگهداشتن این لحظات پر از ناامیدی شما را از حرکت دوباره بازمیدارد. تنها کاری که باید انجام دهید این است که دیگر خطاهای گذشته را تکرار نکنید و از آنها درس بگیرید و با استفاده از تجربههایتان به سراغ روشهای جدید بروید.
12_توقعات دیگران
بیشتر مواقع ما وسوسه میشویم که توقعات دیگران را به جا آوریم، مخصوصا اگر این دیگران خانواده یا از دوستان ما باشند. اما خودتان چه میخواهید و چه توقعی از خود دارید؟ مهمترین چیز در زندگی این است که به دنبال برآورده کردن توقعات خود باشید تا در انتها از زندگیتان خشنود باشید. بنابراین از سال جدید به توقعات خود از زندگی توجه کافی نشان دهید.
13_کمال گرایی
سال گذشته به نظرتان چگونه گذشت؟ به اندازه کافی خوب یا نه بد و بیکیفیت؟ برای اینکه بتوانید به این سوال پاسخ دهید باید برای خود معیاری از خوب یا بد بودن داشته باشید. اما اگر کمالگرا باشید هرگز نمیتوانید معیار مناسبی برای سنجش و ارزیابی وضعیتتان بهدست آورید و هرگز هیچ موفقیتی شما را راضی نمیکند و مدام نگران فرصتهای زندگی هستید و مقایسههای بد درباره وضعیت خود با دیگری میکنید. کمالگرایی بسیار مخرب است و اگر این ویژگی را در خود سراغ دارید، سال جدید خود را از آن برهانید.
14_عادتهای غلط
این عادتها میتوانند از سیگار کشیدن تا خوردن غذاهای ناسالم باشند. از سال جدید در روش زندگیتان تجدیدنظر کرده و به سلامت جسم و روحتان بیشتر اهمیت دهید.
آسیب جسمانی: امواج الکترومغناطیس این دستگاه برای کودکان کمتر از 10 تا 12 سال خطرناک است. هر چند که هنوز ارتباطی بین استفاده از این وسیله و ابتلا به سرطان ثابت نشده ولی تحقیقات بعضی از دانشمندان نشان داده که ارتباط احتمالی در مورد استفاده از تلفن همراه و ابتلا به برخی سرطان های مغز وجود دارد.
مشکلات خواب: کودکان و نوجوانانی که از این وسیله استفاده می کنند در بسیاری اوقات به علت دریافت پیامک در انتهای شب بدخواب می شوند. خیلی از اوقات برای پاسخ دادن به این پیامک ها لازم است که ذهن هوشیار شده که همین امر موجب اختلال خواب می شود. همین بدخوابی و بی خوابی در عملکرد روزانه آنها تأثیرگذار خواهد بود.
کاهش تمرکز و توجه و افت عملکرد تحصیلی: با توجه به اینکه بسیاری از دانش آموزانی که تلفن همراه دارند، آن را با خود به مدرسه نیز می برند و در سر کلاس درس غالباً در حال ارسال پیامک هستند از توجه به درس باز می مانند، نمرات درسی آنها کاهش می یابد و دچار افت تحصیلی می شوند. همچنین این بچه ها به علت استفاده مکرر از دکمه های گوشی از درد مفاصل و انگشتان نیز شکایت دارند.
اضطراب و نگرانی: بسیاری از کودکان و نوجوانان همیشه نگران این موضوع هستند که مبادا والدینشان از اطلاعات گوشی آنها باخبر شوند. همین نگرانی و دلهره باعث می شود تا در مورد پیامک ها به پدر و مادر دروغ بگویند.
اتلاف وقت زیاد: از آنجا که گوشی های تلفن همراه قابلیت دارا بودن بازی های مختلف را در خود دارد، کودک یا نوجوان مدت زمان زیادی را سرگرم بازی می شود و از دیگر کارهای ضروریش باز می ماند.
در ارتباط قرار گرفتن با اطلاعات نامتناسب با سن و روحیات بچه ها: در بسیاری از مواقع محتویات درون پیامک ها و بلوتوث ها مسائل و اطلاعات نامناسبی دارد که ذهن کودک و نوجوان را درگیر می کند، مشغله فکری برای او ایجاد می شود و به علاوه غالباً به خاطر ترس از اطلاع والدین دچار تشویق و نگرانی می شود.
کاهش خلاقیت: استفاده از تلفن همراه بر روی خلاقیت و شکوفایی ذهن و اندیشه آنها تأثیر منفی می گذارد.
عدم امکان کنترل مخاطبان: کنترل و نظارت بر افرادی که کودک و نوجوان با آنها مراوده دارد امکان پذیر نیست.